آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

بیان مسئله: محله همواره نقطه عطف اندیشه به شهر در نظر گرفته شده است. محله ها در گذشته دارای انسجام درونی و پیوستگی فضایی بوده و از بافت اجتماعی همگنی برخوردار بودند. در دوران معاصر، همسو با تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، متعاقب آن تدوین برنامه ها، طرح ها و اسنادِ کلان سیاست گذاری و نمودِ کالبدی آن در سطح منطقه ای– شهری، سبب فروپاشی ساختارهای خوداتکای اقتصادی، شاکله منسجم اجتماعی و کالبدی محله شده و اهمیت آن به عنوان سنگِ بنای برنامه ریزی شهری رو به افول نهاد. این پدیده همچنین تأثیرات بسیاری بر تجربه زیسته ساکنان محله ها گذاشته و همزیستیِ سالم آنان را در ابعاد مختلف آسیب پذیر نموده است. ظهور همه گیری کرونا، یکی از این بحران ها بوده است که در چهار سال اخیر، تغییراتِ آنی در شیوه زیستن و طرحِ تقاضاهای جدیدی را سبب شده است. نگرانی های روزمره ناشی از همه گیری، سلامت جسمی، روحی و روانی ساکنان محله ها را با خطر مواجه ساخته است. هدف: لذا اهداف اصلی پژوهش 1. بازاندیشی در مفهوم محله به مثابه کانون شهر ایرانی- اسلامی و 2. بازاندیشی در مفهوم سلامت محله به اقتضای دوران پس از همه گیری است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت علمی-مروری و براساس تناظر تجربیات و ادبیات دو مفهوم بنیادین «محله ایرانی-اسلامی» و مفهوم نوظهور «همه گیری » تکوین یافته است. از نظر نوع پژوهش، کاربردی، توسعه ای و براساس روش پژوهش، مضمون مبنا بوده و بر همین اساس مطالعات مرتبط با «محله» بر اساس دو مؤلفه کالبدی-فضایی و اجتماعی-اقتصادی از طریق جست وجو در نصوص دینی، فقه و شریعت اسلامی و تفاسیر اندیشمندان اسلامی از قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه است. همچنین مطالعات مرتبط با «همه گیری» با جست وجو در پایگاه داده های Science direct، Springer، Scopus و Elsevier براساس دسته بندی محقق ساخته «زیست پزشکی، زیست روان و زیست مکان» از بررسی 182 مقاله معتبر مورد بررسی قرار گرفت تا بتواند مبتنی بر داده های به دست آمده، تناظر محتوایی دو مفهوم محله ایرانی-اسلامی و همه گیری و همچنین تحقق اهداف پژوهش را امکان پذیر سازد. یافته ها و نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، هجده معیار مرتبط با زیست مکان، ده معیار مرتبط با زیست روان و هفت معیار مرتبط با زیست پزشکی در زمینه شهرسازی معاصر ترویج یافته است. ازطرفی، جمع بندی معیارهای مرتبط با محله ایرانی-اسلامی نیز مؤید هجده معیار است. بررسی مضمون مبنای معیارهای زیست پذیری در دوران همه گیری و معیارهای محله ایرانی-اسلامی نشان می دهد که این دو پدیده ناهمگون (به لحاظ زیست زمان)، نه تنها تضاد بنیادین در محتوا با همدیگر ندارند، بلکه انسجام محتوایی فی مابین معیارها مشهود است. این پژوهش بدین سبب دارای اهمیت است که نشان میدهد محله اسلامی امکان تکوین در زیست و ارتقای سلامت ساکنانش را دارد، به نحوی که با تفسیر معاصر از همه گیری، در زمینه ارتقای سلامت جامعه ایرانی مورد استفاده قرار گیرد. فلذا واردات بی بدیل اندیشه مستتر در شهرسازی غیراسلامی در زمینه «محله سالم در عصر معاصر» به بهانه پدیده نوظهور همه گیری کرونا، مورد نقد است و قویاً لازم است که مورد بازاندیشی واقع گردد.

تبلیغات