صندوق های بازنشستگی جمعی در صورت مشارکت همگانی مزیت های فراوانی از جمله مخزن ریسک بزرگتر و امکان توزیع ریسک بین فردی و بین نسلی و همچنین صرفه های ناشی از مقیاس و هزینه های اداری کمتر را به همراه دارند. اما دهه هاست که این مهم با مشارکت اجباری تحقق یافته در حالی که این شکل سنتی اجباری دیگر تناسبی با آینده کار ندارد. در این راستا، بسیاری از کشورها سیاستی ترکیبی از اجبار و اختیار به شکل طرح های ثبت نام خودکار و سپس اعطای اختیار خروج را به کار گرفته و به نظر موفق بوده اند. اما بکارگیری این طرح ها به این معنی است که پایداری مالی دیگر وابسته به انگیزه های افراد برای مشارکت یا خروج خواهد بود. این مقاله با فرض این که به بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی یک بار و در یک زمان معین فرصت خروج داده شود تلاش می کند تا انگیزه های افراد برای خروج از این صندوق را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور نیز از روش قیمت گذاری اختیارات استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که افراد در حال حاضر حاضرند حتی تا 60 درصد کسری تعهدات بلندمدت را بپذیرند تا از دیگر مزیت های آن از جمله درآمد سرمایه گذاری اندوخته پیشینیان یا توزیع ریسک بین فردی و بین نسلی منتفع شوند. همچنین مشاهده شد که افزایش نرخ اندوخته، کاهش تعهدات، افزایش دارایی ها و افزایش نرخ بازده سرمایه گذاری ها موجبات تشویق به مشارکت و کاهش انگیزه خروج را فراهم می کنند. کاهش نرخ تعلق پذیری که در حال حاضر بسیار بالاست، افزایش نرخ حق بیمه، افزایش سن بازنشستگی، افزایش سرعت تعدیل و جبران کسری نیز چون به ضرر بیمه-شدگان است اثر مستقیم منفی بر انگیزه مشارکت داشته و خروج را تحریک می کنند، اما باید توجه داشت که این عوامل در نهایت موجب کاهش تعهدات و افزایش نرخ اندوخته خواهند شد و از آن طریق با کاهش انگیزه خروج به پایداری طرح کمک خواهند کرد. شماره ی مقاله: ۳