بررسی انتقادی دیدگاه نواندیشان معاصر درباره عصمت امام با تأکید بر نظر اصحاب ائمه(ع)
آرشیو
چکیده
مسئله عصمت امام ازجمله مباحث مهم کلامی است که در میان متکلمان مسلمان با دو رویکرد عمده مورد بحث قرارگرفته است. بسیاری از متکلمان شیعه، طرفدار نگاه حداکثری درباره گستره عصمت امام هستند و برخی نیز به رویکرد حداقلی دراین باره باور دارند. برخی از نو اندیشان معاصر مانند مدرسی طباطبایی، کدیور، سروش و صالحی نجف آبادی، با نگاهی تاریخی به عقاید شیعیان، پیرو رویکرد حداقلی هستند و بر این باورند که عقیده گروه نخست درباره عصمت امام، هیچ پیشینه ای در عصر امامان(ع) ندارد، بلکه نگاه حداکثری به گستره عصمت امام، تحت تأثیر جریانات فکری بیرونی مانند غالیان پدید آمده است. دلیل عمده این افراد در اثبات مدعا، بر ذکر شواهد تاریخی درباره دیدگاه اصحاب ائمه (ع) استوار است و می کوشد نشان دهد که در نگاه اصحاب ائمه (ع)، امامان دارای عصمت نبوده و هرگونه نگاه حداکثری به عصمت امام از سوی آنان نفی می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با تکیه بر روایات و شواهد تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد انتقادی، دیدگاه نواندیشان معاصر درباره عصمت امام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که بر اساس روایات و شواهد تاریخی دوران ائمه (ع) دیدگاه حداکثری درباره عصمت امام اثبات می شود و جایی برای طرح دیدگاه نواندیشان باقی نمی ماند.Critical study of the views of contemporary modernists on the infallibility of the Imam with emphasis on the views of the companions of the Imams (AS)
The issue of Imam's infallibility is one of the important theological issues that has been discussed among Muslim theologians with two main approaches. Many Shiite theologians are in favor of a maximalist view of the extent of the Imam's infallibility, and some believe in a minimalist approach. Some contemporary thinkers such as Modarresi Tabatabai, Kadivar, Soroush and Salehi Najafabadi, with a historical view of Shiite beliefs, follow a minimalist approach and believe that the first group's belief in the infallibility of the Imam has no background in the time of the Imams, but a view The maximum to the extent of Imam's infallibility has been created under the influence of external intellectual currents such as Ghalyan. The main reason for these people in proving the claim is based on mentioning historical evidence about the view of the companions of the Imams (AS) and tries to show that in the view of the companions of the Imams (AS), the Imams do not have infallibility and any maximum view of the infallibility of the Imam is denied by them. . In the present study, an attempt has been made to evaluate and analyze the views of contemporary modern thinkers about the infallibility of the Imam based on narrations and historical evidence and in a descriptive-analytical manner and with a critical approach. In the end, it is concluded that based on the narrations and historical evidences of the time of the Imams (as), the maximum view of the infallibility of the Imam is