رویکرد مورخان به حکومت های پیش از خود و تلاش برای نشان دادن پیوند زمانه خود با آن گذشته تاریخی، اهمیت ویژه ای دارد، چراکه مورخان به عنوان اندیشمندان و آگاهان جامعه، بازتاب دهنده بخشی از تلقی های رایج روزگارشان هستند و این امر به عنوان یک جریان فکری و فرهنگیِ تأثیرگذار بسیار مهم است. مورخ با فاصله تاریخی و زمانی از دوره های پیشین و در ورای رفع تنگناهای متعارف پیشین، قادر است با فراغ بال بیشتری به ارزیابی کارنامه حکومت های گذشته و مقایسه آن با عصر خود بپردازد. یکی از این مورخان، رضاقلی خان هدایت است که با ذیل نویسی روضه الصفای میرخواند، به خلق کتاب روضه الصفای ناصری پرداخت. در این اثر، تاریخ دوره های پایانی تیموریان تا اواخر عصر ناصری ازجمله ترکمانان، صفویه، افشاریه، زندیه و قاجاریه روایت شده است. با توجه به اینکه بخشی از این کتاب درباره حکومت صفویه است، این نوشته بر آن است که نحوه مواجهه هدایت مورخ نامدار قاجاریه با سلسله صفویه و نیز پیوند دو حکومت صفویه و قاجاریه را به بحث گذارد. بررسی ها نشان داد که هدایت برخلاف اغلب مورخان پیش از خود، به جای تأکید بر تبار مغولی قاجارها، بر مناسبات و ارتباط قاجاریه و صفویه تأکید کرده، به گونه ای که قاجاریه را تالی و تداوم صفویان فرض کرده و از این رو، حکومت های افشاریه و زندیه را کم اهمیت جلوه داده است.