آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

از بدو ورود فضای سایبر به زندگی بشر، تاکنون شیوه های گوناگونی در خصوص نظام مندسازی آن مطرح شده است. در این میان خودتنظیمی که به دستور دهی خصوصی و مقررات گذاری غیرمتمرکز تعبیر می شود، به عنوان روشی کارا مورد توجه حقوقدانان قرار گرفته است. این رویکرد که تابعی از گفتمان جدایی انگاری فضای سایبر است، شیوه مقررات گذاری ملی را برای تنظیم فضای سایبر ناکارامد می داند. «پرسش جدی در ارتباط میان خودتنظیمی و فضای سایبر آن است که چارچوب های نظری خودتنظیمی در فضای سایبر چه بوده و چه نقاط قوت و ضعفی بر آن شیوه مترتب است؟». پژوهش پیش رو با کاربست روش توصیفی-تحلیلی، معماری فضای سایبر را برخاسته از ارتباط نظام مند لایه ها، مسائل و بازیگران گوناگون دانسته و آن را مرزی جدید و محدوده ای نو به شمار آورده است. با توجه به این مشخصه می توان خودتنظیمی را شیوه ای کارامد در مقررات گذاری نه تمامی لایه ها و مسائل، بلکه در موارد زیرساختی و فیزیکال به ویژه اعمال تصدی گرایانه محسوب کرد.

Self-regulation of the Cyberspace

Since the introduction of cyberspace into human life, various ways have been suggested for regulating it. In this context, self-regulation, in the sense of private regulation and decentralized law-making, has come to fore as an efficient way for managing the online world. This approach, as a function of the libertarian discourse, views national legislation ineffective in regulating the cyberspace. But the theoretical framework of this kind of self-regulation and its strengths and weaknesses are open to debate. This study, using a descriptive-analytical approach, considers the architecture of cyberspace to be a systematic link between different layers, issues, and actors, and as such a new frontier. Given this feature, self-regulation can be an efficient way of regulating not just the various layers and issues of the cyberspace but also its physical and infrastructure issues.

تبلیغات