الگوی نقش آفرینی حوزه و دانشگاه در تمدن سازی مبتنی بر منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
حاکمیت اسلام در جهان و تحقق تمدن نوین اسلامی به عنوان مهم ترین آرمان و چشم انداز نهایی، همواره مورد تأکید امامین انقلاب اسلامی قرار داشته است. رسیدن به این آرمان والا بدون نقش آفرینی ویژه توسط نهاد علم (حوزه های علمیه و دانشگاه ها) که تغذیه فکری و علمی جامعه را برعهده دارند، میسر نخواهد شد؛ اما این امر چه ملزوماتی دارد و چگونه و با چه کیفیتی باید اتفاق بیفتد؟ این مقاله درصدد است تا به این موضوع پرداخته و چگونگی نقش آفرینی حوزه و دانشگاه را از مجموعه بیانات و تدابیر امامین انقلاب اسلامی استخراج نماید. برای رسیدن به این هدف از روش کیفی «تحلیل مضمون» استفاده شده و با استخراج 1736 مضمون اولیه، الگویی مشتمل بر ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نقش آفرینی نهاد علم در تحقق تمدن نوین اسلامی تدوین گردید. این الگو دو بُعد اساسی «پرورش انسان» و «توسعه حکمت» دارد. «پرورش انسان» 4 مؤلفه «الزامات کلی»، «تربیت فکری و اعتقادی»، «تربیت فرهنگی و اخلاقی» و «تربیت علمی و مهارتی» داشته و «توسعه حکمت» شامل 4 مؤلفه «الزامات کلی»، «تولید فکر»، «تولید علم» و «فنّاوری و نوآوری» است. در ذیل هرکدام از این مؤلفه ها نیز شاخص هایی وجود دارد که الگوی نقش آفرینی حوزه و دانشگاه را در تحقق تمدن نوین اسلامی، تبیین می نمایند.متن
The model of creating a seminary and university in civilization based on the intellectual system of the Imams of the Islamic Revolution
The governance of Islam on the world and the realization of the new Islamic civilization as the most important ideal and final vision, has always been emphasized by the Imams of the Islamic Revolution. Achieving this excelent ideal will not be possible without special planning by the institution of knowledge (Hawza and universitiy) that are responsible for the intellectual and scientific nourishment of society. But what are the requirements and how and with what quality should it happen? This article seeks to address this issue and extract how the Hawza and the university are designed from the collection of statements of the Imams of the Islamic Revolution. To achieve this goal, the qualitative method of "content analysis" was used and by extracting ۱۷۳۶ basic themes, a model consisting of dimensions, components and indicators of the institution of science in the realization of modern Islamic civilization was developed. This model has two basic dimensions: "human upbringing" and "development of wisdom". "human upbringing" has ۴ components: "general requirements", "intellectual and belief training", "cultural and moral training" and "scientific and skill training" and "development of wisdom" includes ۴ components: "general requirements", "thought production", "science development" and "technology and innovation". Below each of these components, there are indicators that explain the pattern of the Hawza and the university in the realization of the new Islamic civilization