چکیده

هر گونه اقدامی در راستای تغییر و اصلاح جنبه ای از جنبه های فرهنگی و عقیدتی انسان، نیازمند شناخت کافی و نیز بکارگیری روش ها و فنون هماهنگ و به طور کلی مستلزم در دست داشتن نقشه ی راه است. قرآن کریم به منظور ایجاد تحول و دگرگونی در باورهای ناصحیح انسان و جایگزینی فرهنگ و عقاید صحیح به جای آن، بر روش های ویژه ای تکیه دارد. این مجموعه ی وحیانی ضمن هماهنگی کامل با مهم ترین ویژگی های انسان و تمرکز بر اساسی ترین لایه های وجود وی، تلاش گسترده ای را در جهت احیای سرمایه های بنیادین به کار می گیرد و اندیشه ی فرهنگی و اعتقادی او را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر خود قرار می دهد. اصلاح فرهنگ و باورهای انسان در همه ی زمان ها مستلزم شناخت صحیح روش های مذکور است و غفلت از آن ها، جریان صحیح تحول فرهنگ و عقیده را دشوار می سازد. بر این اساس بررسی و شناخت روش های مرتبط با مسئله ی تحول فرهنگ و عقیده از منظر قرآن کریم، چشم انداز تربیتی روشنی در پیش روی انسان قرار داده و بسترهای لازم جهت پیمودن فرایند تحول مذکور در مقیاس جوامع بشری را برای او فراهم خواهد کرد. از این رو نویسنده در این پژوهش که با روش کتابخانه ای انجام می شود، ضمن استخراج مهم ترین روش های قرآن کریم در تحول فرهنگ و عقیده ی انسان، چگونگی و کیفیت تحول در هر کدام از روش های مذکور را مورد تبیین قرار خواهد داد و به این مهم دست می یابد که قرآن کریم در راستای تأثیرگذاری بر فرهنگ و عقیده انسان و اصلاح باورهای ناشایست عقیدتی و فرهنگی، چشم انداز روشنی در پیش داشته و از الگوی ویژه ای تبعیت می کند. ویژگی ممتاز الگوی روشمند قرآن کریم در تحول مورد بحث را می توان در دو عنصر تعدد روش و تناسب آن دانست.  

تبلیغات