آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

با اوج گرفتن جنبش های فمینیستی در نیمه دوم سده بیستم، بسیاری از نظریه پردازان ادبیات به بررسی امکان و چگونگی زنانه نویسی پرداختند. یکی از آنان اِلِن سیکسو، متفکر فرانسوی، است که با طرح کردن نظریه «نوشتار زنانه» در جستار کلاسیک «خنده مدوسا» بحث های فراوانی در محافل فرهنگی غربی برانگیخت. در ایران نیز پژوهش گران بسیاری به موضوع نوشتار زنانه پرداخته و آن را از منظر ادبی و اخلاقی-اجتماعی واکاویده اند. بااین حال، به دلایلی، ازجمله نبود ترجمه کاملی از مقاله «خنده مدوسا»، در پژوهش های فارسی گاه خوانش هایی مغالطه آمیز، ایدئولوژیک، و نادقیق از نظریه سیکسو عرضه شده است. هدف جستار حاضر بررسی نقادانه یکی از پژوهش های فارسیِ پرخواننده در این زمینه، آسیب شناسیِ کلیشه های مطرح شده درباره نظریه نوشتار زنانه در آن گونه پژوهش ها، و ابهام زدایی از این نظریه در چارچوب فمینیسمِ پساساختارنگر و با استناد به جستار خود سیکسو است. پرسش پژوهش حاضر این است که نظریه نوشتار زنانه در پژوهش های نظریِ فارسی چگونه دریافت شده و آن دریافت ها تا چه اندازه دقیق و مستند بوده اند. در پاسخ به این پرسش، ابتدا درون مایه های اصلی جستار «خنده مدوسا» به اختصار شرح داده می شوند؛ سپس پژوهش های نظری فارسی با توجه به درون مایه های برشمرده بررسی و نقد می شوند. مقاله حاضر نشان می دهد که برخلاف تصورهای رایج در بعضی پژوهش های فارسی، نوشتار زنانه نه منحصر به آثار نویسندگان مؤنث است و نه اساساً نافی ارزش های اخلاقی و نهادهای اجتماعی مانند ازدواج، باردارشدن، و مادربودن.  

تبلیغات