کلیله و دمنه با تکیه بر حکمت آموزی و مفاهیم خرد و سخن و نامیرایی، چنین می نماید که از متون پیش از خود برگرفته و تکوین یافته است؛ از آن به بعد، به زبان های مختلف ترجمه شده و هر مترجم، مقدمه ای بر آن افزوده است که ضمن بازتولید محورهای کلیله و دمنه ، ارجاع هایی مبتنی بر گفتمان هر دوره و هر زبان را نیز در متن اصلی وارد کرده اند. در این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و بهره مندی از نمادشناسی اسطوره ای و در کنار آن با اشاره ای به بینامتنیت، محورها و بنیادهای کلیله و دمنه و تکثیر و انتقال آن محورها به مقدمه های مترجمان نشان داده، رابطه مقدمه ها با متن کلیله و دمنه ، توصیف، تحلیل و بررسی شده است. مقدمه ها در کنار و یا در مواجهه با متن اصلی، کوشیده اند با تکرار محورهای کلیله و دمنه ، با آن پیوندی ساختاری یابند و در اسطوره سخن - خردِ جاودانگی بخشِ آن سهیم شوند و نیز، هر ترجمه و مقدمه آن که به مثابه خوانش هایی برآمده از گفتمان و زبان هر دوره اند؛ به بخش جدایی ناپذیر کلیله و دمنه درآیند.