آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

از مباحث مهم در اخلاق کیفیت حصول ملکات اخلاقی است. اما متاسفانه از جمله خلاهای مهم در حوزه دانش اخلاق عدم تبیین نظریات اخلاقی بر اساس مبانی نفس شناسی فلسفی است.ابن سینا تاحدودی از این امر مستثنی است. وی همانند سایر اندیشمندان ملکات اخلاقی را اکتسابی می داند و برای آن دلیل عقلی و نقلی اقامه نموده است. ابن سینا بر مبنای اصول خویش در نفس شناسی مانند؛ جوهریت نفس، تجرد ذاتی نفس، روحانیه الحدوث و البقا بودن نفس و حرکت استکمالی نفس به تبیین کیفیت پیدایش و زوال ملکات اخلاقی پرداخته است. وی نفس را جوهرِ مجردِ ذاتی می داند که در تعامل با بدن بوده و با استفاده از قوای مختلف، افعالی را از خود بروز می دهد که آن رفتار، حالاتی در نفس ظاهر می کنند و به علت تکرار آن اعمال و در اثر حرکت، آن حالات در نفس به ملکات راسخی تبدیل می گردند که استکمال عرضی نفس را در پی-دارند. اما مبانی انسان شناسی ابن سینا با ناسازگاری هایی همچون: ناسازگاری تجرد نفس با خالی بودن نفس از کمالات، ناسازگاری تجرد نفس با رویکرد اکتسابی بودن بر اساس مفهوم حرکت، ناسازگاری هدف اخلاق با حرکت در اعراض و عدم تغییر در ذات نفس و نیز عدم سنخیت نفس مجرد با بدن مادی مواجه می باشد. براین اساس رویکرد اکتسابی بودن ملکات به دلیل ناسازگاری با برخی از مبانی نفس شناسی ابن سینا مورد پذیرش نیست. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی و نقد رویکرد اکتسابی ملکات اخلاقی رویکردی جایگزین با عنوان نظریه انکشاف در ملکات اخلاقی مطرح شود.

تبلیغات