آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

نسبت سنجی رابطه اصل «امامت» در اندیشه سیاسی شیعه به معنای زعامت سیاسی با «اقتدارگرایی» به عنوان شکلی از حکومت، توسط یک طیف از نویسندگان غربی و بومی پیگیری شده است. برخی که حکمرانی امام را اقتدارگرا می دانند از ترکیب «لویاتان اسلامی» برای اشاره به آن استفاده می کنند و بدون ارائه یک صورت بندی علمی و قانع کننده، به اثر مهم هابز یعنی «لویاتان» ارجاع می دهند. این مقاله از روش تحلیل محتوا بهره می گیرد تا همسانی امامت شیعی با اقتدارگرایی هابزی را نقد کند. ازاین رو، پس از ارائه یک صورت بندی از انگاره «لویاتان اسلامی» بر اساس دیدگاه هابز در توجیه حکومت مطلقه، نادرستی آن را از منظر اندیشه سیاسی شیعه اثبات می کند. نتیجه آنکه به دلیل تفاوت اندیشه سیاسی شیعه با دیدگاه هابز در غایت بودن سعادت و زمینه ای بودن قدرت، نفی استخدام یکجانبه در وضع طبیعی، اهمیت رأی مردم پیش و پس از تأسیس حکومت، الهی بودن حکومت، ضرورت تألیف کارویژه های دینی و دنیوی، تضایف حقوق حاکم و مردم، ضرورت برخورداری حاکم از شرایط ویژه و کاستی در شناخت انسان، ایده «لویاتان اسلامی» مردود است.

تبلیغات