ابن تیمیه با پذیرش تأویل به عنوان یکی از شیوه های نقلی فهم دین، آن را به معنای حقیقت خارجی می داند و معانی ای همچون بازگرداندن لفظ از معنای ظاهری را تأویل کلامی خوانده و رد کرده و به مخالفان نسبت می دهد. وی با ادعای اتفاق صحابه نسبت به معنای منتخب خود و رد تأویل آیات صفات، به ستیز با تأویلی برمی خیزد که با نگاهش متفاوت است و در این مسیر همه توان خود را به کار می گیرد و به نقد استناد قرآنی قائلان به تأویل نیز می پردازد. این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی، پس از تبیین نگاه ابن تیمیه، به نقد علمی نگرش او می پردازد. در نقد، نخست تأویل را اصطلاحی قرآنی، روایی می شمرد که معنای علمی آن با تفسیر متفاوت و در برابر ظاهر قرار می گیرد و در دو سطح توجیه متشابه یا بیان بطن معنا می شود؛ سپس با بهره گیری از استشهاد قرآنی، از صحت تأویل سخن می گوید؛ حادث بودن تأویل را خرده گیری غیر علمی و اشکال تراشی بی اساس می شمارد و اندیشه تحریم سئوال از کیفیت را با پنج نکته پاسخ می دهد. همچنین پیامد های بسیاری برای تأویل گریزی می شمارد و در پایان تناقضات ادعاهای ابن تیمیه و کاربست تأویل در آثار او را گوشزد می کند و اعتراف های وی به تأویل را در کنار نقد علمای سلف بر تأویل گریزی وی بازگو می کند و هجمه های او در قالب تهمت پراکنی و تخریب مخالفان با برچسب وارداتی خواندن شبهات را فرار به جلو برای فرار از پاسخ قانع کننده می داند و اینگونه تزلزل و بطلان دیدگاه تأویل گریزانه ابن تیمیه را بر همگان، به ویژه حق جویان غیر محقق و مقلد سلفیه می نماید.