در سنجشِ دو اثر ابن تیمیه، یعنی کتاب منهاج ا لسنه با الفتاوی الکبری تهافتی یافت می شود؛ ابن تیمیه در منهاج السنه، تقیه را از اصول عقاید شیعه و مختص به آنان دانسته است. آن گاه آن را با دروغ و نفاق یکی دانسته و بر آن شده که اصول شیعه قابل اعتماد نیست، این در حالی است که همو در الفتاوی الکبری هم دروغ مصلحتی و هم تقیه اکراهی را تجویز نموده است و این تناقضی است گویا که قابل انکار نیست. در مورد تقیه، کلیت ناروا بودن دروغ ثابت نیست، چون دروغ مصلحتی-چنان که وی گفته- جایز است و تقیه از این نوع است؛ و نیز، یکی دانستن نفاق با تقیه، خطا است، چرا که اولی اظهار ایمان و پنهان کردن کفر است، در صورتی که تقیه خلاف آن است. افزون بر این، مطالب منهاج السنه با آیات وحیانی نیز ناسازگار بوده و در تناقض است. آیات کریمه به صراحت یا به طور ضمنی یا به صورت گزارشی، جواز تقیه را بیان کرده و کلمات مفسرین اهل سنت نیز بیانگر همین واقعیت است و این نشان می دهد که تقیه مختص به شیعه نبوده و عموم مسلمانان بلکه همه عقلا آن را پذیرفته و به کار بسته اند.