موضوع صفات خداوند در علم کلام از دو جنبه وجود شناسی و معنا شناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. جنبه وجودشناسی به ارتباط صفات و ذات الهی می پردازد. ذات خداوند عین وجود اوست؛ بر این اساس صفات برآمده از حقیقت وجود و وجوب وجود اویند . دیدگاه های وجودشناسانه اوصاف الهی به شش دسته کلی تقسیم می شود . پرسش این است که علامه حلی چه روی آورد وجودشناسی در اثبات ذات و صفات انتخاب کرده است که از یک سو اشکالات متکلمان بر فیلسوفان بر اندیشه او وارد نشود و ازجهت دیگر اشکالات و نقدهای فیلسوفان بر متکلمان نیز بر دیدگاه ایشان وارد نشود و آیا روش ایشان با نقل نیز منطبق است؟ علامه حلی با تلفیق روش فلسفی و کلامی و تطبیق آن با نقل، روشی در اثبات ذات و صفات به وجود آورده که در این روی آورد اشکالات غزالی بر فیلسوفان(قدم عالم و علم خدا به جزئیات) رفع می شود و از طرف دیگر اشکالات فیلسوفان بر متکلمان در مورد هماهنگی نظام فکری شان مرتفع می گردد. وی در این راه قدم به قدم نظام خود را با نقل تطبیق می دهد.