چکیده

بررسی مکاشفه به عنوان یک الگوی نمایشی، با توجه به داستانی و تصویرگونه بودن این مقوله، هدف اساسی پژوهش پیش رو می باشد. از آنجایی که مکاشفه در فرهنگ و ادبیات جهان جایگاه تاریخی دارد و در ادبیات ایران در عرصه ادبیات عرفانی دیده می شود، این تحلیل با توجه به ویژگی های فرهنگی مکاشفه و نیز خصوصیات ادبی دوران بررسی شده است. در ادامه، به منظور یافتن ظرفیت نمایشی مکاشفه، چگونگی اقتباس نمایشی از نگاه نوساختگرایانه لیندا هاتچون و نیز ساخت درام از نگاه لین شمیت در چهارچوب نظری این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در تطبیق روایت داستانی مکاشفه با نوعی الگوی نمایشی موردتوجه بوده، ساخت تودرتوی مکاشفه و بهم ریختگی دو عنصر مهم زمان و مکان بوده است. با بررسی این دو عنصر در شگرد روایت داستان های مکاشفه گونه، می توان قابلیت پرداخت نمایشی را در این گونه از روایات جست وجو کرد. با توجه به بررسی توصیفی- تحلیلی پیش رو، نتیجه به دست آمده در قالب نوعی الگوی نهایی برای دراماتیزه کردن موقعیت مکاشفه ارائه شده است. در نهایت، هدف از نگارش و انجام این تحقیق، رسیدن به قابلیت های نمایشی از دل تصویرپردازی های مکاشفه گونه موجود در ادبیات عرفانی ایران می باشد تا ظرفیت اقتباس نمایشی از این آثار افزایش یابد.

تبلیغات