چکیده

ترجمه درک و تفسیر واژگان، معانی و مفاهیم زبان مبدأ و برگرداندن آنها به زبان مقصد است. الگوهای متفاوتی که از سوی نظریه پردازان ترجمه ارائه شده است به عنوان معیاری مناسب برای بخش ترجمه به کار می رود، میزان مقبولیت یک اثر ادبی زمانی مشخص می گردد که طبق این مدل ها نقد و بررسی گردد. در این پژوهش برآنیم تا بر اساس معیار های ارزیابی ترجمه در نظریه کتفورد به عنوان چارچوب نظری تحقیق به روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی ترجمه ی مثنوی علی عباس زلیخه (دفتر چهارم) در بخش های واژگانی، دستوری، حذف و اضافه بپردازیم. کتفورد انواع بسیار گسترده ای از ترجمه را بر اساس سه معیار( میزان ترجمه، ترتیب دستوری، سطوح زبانی لازم در ترجمه ) پیشنهاد می کند، و عمده تحلیل خود را به دگرگونی های مقوله( ساختاری، طبقه ای، واحد، درون نظامی ) اختصاص می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زلیخه در ترجمه اش در بیشتر موارد بر اساس معیارهای نظریه کتفورد عمل نموده است. همچنین مترجم بدون توجه به سبک مولانا، سبک شعری وی را تغییر داده است. از حیث انسجام هم، مترجم به دلیل ترجمه ی تحت اللفظی مقصود مولانا را بازنتابیده ودر برخی موارد به ترجمه ای نامفهوم دست زده است وانسجام و پیوستگی متن را از بین برده است.

تبلیغات