چکیده

یکی از مهم ترین عناصر روایت، شخصیت است که متناسب با نقش آن در روایت، دو روش مهم برای تعریف و توصیف آن هست؛ یکی از این روشها توصیف غیر مستقیم است که به گونههای مختلفی در متن می آید. یکی از مهم ترین آنها کنش است که به دو دسته ی عادتی و غیر عادتی (یک زمانه) تقسیم می شود. کنش غیر عادتی یک زمانه کنشی است که شخصیت بر خلاف طبیعت وجودی خود و ناگهان انجام می دهد و غالباً نقطهی عطف داستان با انجام پذیرفتن این کنش حاصل می شود. این کنش معمولاً با یک رفتار عملی همراه است؛ یعنی شخصیت برای انجام دادن این کنش به ماده یا ابزار نیاز ندارد؛ نام این کنش را کنش غیر عادتی یا یک زمانه ی مادی نهاده ایم. در بررسی آثار صادق هدایت به این نکته پی بردهایم که این کنش بدون نیاز به هیچ گونه ابزار انجام می شود و در بعضی موارد حتی رفتاری عملی از شخصیت برای انجام دادن این کنش مشاهده نمیشود؛ بلکه معمولاً این کنش لحظهای معنوی و احساسی است که ماوراء جهان ماده صورت می گیرد. نام این کنش را کنش غیر عادتی یا یک زمانه ی غیر مادی نهاده ایم. در این مقاله به بررسی این نوع کنش در دو اثر از صادق هدایت؛ یعنی "سگ ولگرد" و "سه قطره خون" پرداختهایم و شیوه ی به کار بردن و مصداق های آن را آورده ایم.

تبلیغات