آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

مقاله حاضر در صدد است با رویکرد و روشی تلفیقی و با استناد به شواهد تاریخی، از جمله منابع تاریخ نگاری، خاطرات، سفرنامه ها و مطبوعات، به تبیین عوامل بروز مشروطه خواهی در ایران بر اساس نظریه انقلاب کرین برینتون بپردازد. نظریه انقلاب برینتون از این جهت مهم است که به بررسی چهار انقلاب بزرگ (فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا) دنیا پرداخته است. روش مقاله تاریخی بوده و از نظریه جهت تبیین تحولات استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که از بین نشانه های مقدماتی که برینتون در نظریه انقلاب خود بر می شمارد، مولفه های «ناکارآمدی ماشین حکومت»، و «تغییر بیعت منوّرالفکران» در وقوع مشروطیت ایران نقش داشته اند. نشانه های «رشد اقتصادی»، «منازعه طبقاتی» و «ناکامی شگفت آور در کاربرد زور» با مشروطیت ایران انطباق نداشته و برعکس نظریه برینتون، حکومت و مردم در شرایط اقتصادی سختی قرار داشتند. در جنبش مشروطیت تضاد طبقاتی هم مشاهده نشد و علیرغم وجود خشونت در ماجرای مسجد جامع و حوادث منتهی به مهاجرت کبری، به دلیل غلبه جریان مذاکره و فشار و همراهی شاه با مشروطه خواهان، می توان گفت که در جنبش مشروطه خواهی ایرانیان، کاربرد زور و قوای نظامی جهت سرکوب معترضان مشاهده نمی شود. روند حوادث جنبش و تطبیق آن با نظریه برینتون و چهار انقلاب بزرگ نشان از آن دارد که مشروطه خواهی ایرانیان نه انقلاب بلکه جنبش بوده است.

تبلیغات