خانه ایرانی، مشحون از واحدهای ساختاری است؛ انسجام واحدها، الگوهای پیچیده تری را به وجود می آورد که به تبع استقرار آن ها در جاهای مختلف بنا، ساختار کالبدی و ویژگی های عملکردی و فرهنگی آن نیز شکل می گیرد. از آن جایی که ترکیب این الگوها در خانه همواره انعکاسی از آداب و روش زندگی ساکنان و شرایط محلی است، شناخت هریک از این الگوها امکان استفاده از آن ها را در سطحی وسیع در طراحی خانه های جدید فراهم می نماید. چیستی الگوهای ساختاری و میزان تأثیرگذاری آن ها بر معماری مسکونی ایرانی-اسلامی مبنای پرسش گری پژوهش است. این پژوهش قصد دارد با اتخاذ رویکردی کالبدی به بیان ساختار زبان معماری خانه در بناهای نمونه دوره قاجار بپردازد، و از این طریق زمینه بازیابی ارزش های معماری گذشته را فراهم سازد. روش پژوهش توصیفی-تاریخی و روش یافته اندوزی ترکیبی است. اساس مطالعات رصدی نیز ازطریق حضور در بناهایی که دارای ترکیب معماری نسبتاً کامل بوده اند، و با استناد به نقشه ها، تصویرها و متن های موجود صورت گرفته است. محتواهای انتزاع شده با کمک نرم افزار اتوکد (Auto CAD) واحدهای اولیه را در شکل های هندسی معرفی می نماید و مصداق پذیری آن ها را در 50 خانه باارزش تاریخی-فرهنگی دوره قاجار بررسی می کند. بررسی های نظری، نشان از حضور هفت واحد اولیه فضایی در معماری خانه به ترتیب از شفاف به کدر، حیاط، صفه، ایوان، تالار، نشیمن، اتاق، پستو دارد. از نتایج مهم این جست وجو می توان به تعمیم پذیری نظم منطقی واحدهای اولیه شناسایی شده در ترکیب های متنوع و تولید واحدهای فضایی پیچیده تر از واحدهای اولیه به تعداد 5040 الگو اشاره کرد. نتایج نشان می دهند الگوها به نسبت های متنوع از 27.16% تا 0.06% و تعداد 45 عدد در خانه های انتخابی مشارکت دارند. در این میان، الگوی شماره 8 بیشترین (328) حضور را دارد؛ درحالی که الگوهای 14، 32 و 45 کمترین (1) کاربرد را دارند.