کسب مهارت خواندن، یکی از نیازهای بشری برای اطلاع از اندیشه دیگر افراد جامعه در ادوار مختلف است. الزاماً تمام افراد جامعه در خواندن توانایی یکسانی ندارند. درصدی از افراد جامعه دارای انواع ناتوانی های یادگیری هستند که اختلال خواندن از شایع ترین آن است. اهمیت خواندن و نوشتن و نیز درصد بالای کودکان نارساخوان، توجه محققان زیادی را برای پژوهش در این حوزه به خود جلب کرده است. از آنجا که ساخت نحوی زبان های مختلف متفاوت است در این پژوهش درک ساخت های نحوی مختلف زبان فارسی در 16 کودک فارسی زبان نارساخوان و 32 کودک همتای سنی طبیعی در پایه دوم با استفاده از آزمون استاندارد درک نحوی بررسی شد. بر اساس نتایج این پژوهش توصیفی-تحلیلی، میانگین درک ساخت های نحوی در گروه نارساخوان به طور معناداری کمتر از گروه طبیعی بود. میان کودکان نارساخوان و کودکان طبیعی همتای سنی در ساخت های نحوی پیچیده تر همچون بندهای موصولی، مجهول، گروه های همپایه، گروه های اسمی دارای حروف اضافه و انواع صفت برتر، تفاوت معنادار وجود داشت. این یافته ها ضمن تأیید نقص نحوی در کودکان نارساخوان، نشان داد این احتمال وجود دارد بخشی از مشکلات کودکان نارساخوان در درک متن، مربوط به مشکلات آنها در درک ساختارهای نحوی زبان باشد؛ لذا لازم است توانایی نحوی کودکان نارساخوان ارزیابی و برنامه های درمانی لازم درباره آموزش ساخت های پیچیده نحوی تهیه شود.