چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 00–1399 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت کاملا تصادفی (بر اساس قرعه کشی) در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش فلسفه برای کودک بر پایه چند رسانه ای، با روش پیشنهادی فیلیپ کم (1994) طی 8 جلسه و به مدت یک ماه، اجرا شد. در حالی که، اعضاء گروه کنترل در این مدت آموزش مشابه ای دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه حل مسئله هپنر (1988) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) در سطح اطمینان 95 درصد (05/0=) انجام شد. یافته ها نشان داد که چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. هم-چنین، چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. بنابراین، معلمان پایه سوم ابتدایی برای بهبود، ارتقاء و یا تقویت حل مساله و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان می توانند از چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بهره گیرند.

تبلیغات