از نظر قرآن کریم، دو نوع اختلاف و درگیری بین مردم وجود دارد که باعث شکل گیری رفتارهای مجرمانه و کج روانه می شود: نخست، اختلاف ماقبل مذهبی و به تعبیر رساتر، اختلاف در امور فرومایه مادی و دنیوی؛ دیگر، اختلاف مابعدمذهبی، که در آن، افراد و جوامع، با انگیزه ها و ادعاهای مذهبی، به ارتکاب جرم و خشونت علیه یکدیگر دست می زنند. هر یک از این دو نوع اختلاف و بالتبع، هر یک از این دو نوع رفتارهای منحرفانه، مقابله و پیشگیری خاص خود را می طلبد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که: دیدگاه قرآن کریم برای مقابله با اختلافات، نزاع ها و درگیری ها و نیز گسترش توحید در جامعه چیست؟ هم چنین راهبرد قرآن کریم در ایجاد جامعه سالم تا چه حد مؤثر بوده است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نظر قرآن کریم، کامل ترین راه مقابله با اختلافات، نزاع ها و درگیری ها، گسترش توحید در جامعه است. راه حل توحید برای حل چالش های نوع اول عبارت است از: نظام حقوقی مبتنی بر دین، که هیچ روش دیگری نمی تواند جایگزین آن گردد؛ چنان که تمامی راه های رفته توسط بشر تاکنون بی نتیجه بوده است. روش توحیدی، برخلاف وضع قانون و پرورش روحیه اخلاقی، روشی است که نتیجه آن دائمی و ضمانت شده است و هیچ گاه اجازه تعدی و تجاوز به انسان نمی دهد. اما اختلاف نوع دوم که از حسادت و بغی نشأت می گیرد، در حقیقت نوعی بیماری روحی است که با روش های مذکور در مواجهه با انحراف نوع اول قابل درمان نیست و به مثابه غده ای سرطانی است که به منظور جلوگیری از سرایت به سایر افراد، باید به صورت فیزیکی حذف گردد. در این مقاله، با استناد به انسان شناسی و جامعه شناسی قرآنی، که برآمده از نظرات فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی است، به سؤالات فوق پاسخ داده می شود.