آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

این مقاله تلاش می کند بین نقش دستوری «ب » در کنار فعل زمان گذشته در اطلس کنونی ایرانی غربی نو و اطلس تاریخی فارسی نو ارتباط برقرار کند و رفتار آماریِ این نشانه در متون قدیم را در پرتو رفتار آن در گونه های زبانیِ کنونی تفسیر نماید. در نمونه گیری تاریخیِ پژوهش حاضر، در قرن های چهارم تا هفتم، 22 درصد از افعال زمان گذشته دارای ساختمان ساده (غیرپیشوندی و غیرمرکب) با نمود کامل، پیشوند «ب » داشته اند، ولی در قرن های بعد، این آمار به تدریج افت کرده و نهایتا به صفر رسیده است. از سوی دیگر، در قرن کنونی، سطح بسیار بالایی از دستوری شدگیِ «ب » در همین جایگاه در طیف وسیعی از گونه های زبانی ایرانی دیده می شود. نگارنده این دو پدیده زبانی (رفتار تاریخی «ب » و رفتار کنونی آن) را همسو می داند و معتقد است که روند واحدی از دستوری شدگی «ب » برای نقش نشانه نمود کامل در زبان های ایرانی غربی نو در جریان بوده که در گونه فارسی نوشتاری/ معیار، به دلایلی برون زبانی یا درون زبانی به تدریج متوقف شده و در تعدادی از گونه های ایرانی ادامه یافته و به سطح کنونی رسیده است.

تبلیغات