انقلاب اسلامی یک «انقلاب کامل»، ولی «ناتمام» است که در میانه ی فرآیند جامعه پردازی مطلوب خود قرار دارد. بخش عمده ای از سستیِ بنیان و کندیِ آهنگ حرکت در این فرآیند به عدم تشکیل دولت اسلامی مربوط می شود. مسئله ی اصلی ما مغفول ماندن تناسبات نظریه ی مختار انقلاب اسلامی با ساخت دولت مطلوب اسلامی است. بر اساس این، تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که نظریه ی مختار انقلاب اسلامی چه تاثیری بر تشکیل دولت مطلوب اسلامی دارد؟ هدف از این بررسی، صورت بندی تاثیر نظریه ی انقلاب اسلامی بر ساخت دولت اسلامی در اندیشه ی سیاسی آیت الله العظمی خامنه ای است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بنابر دیدگاه ایشان، «ناشناختگی انقلاب اسلامی» و «ناشنیدگی روایت معماران انقلاب» موجب «ناباوری به حرکت تمدنی انقلاب اسلامی» شده که «تاخیر و اختلال در تشکیل دولت مطلوب اسلامی» را در پی داشته است. روش شناسی این تحقیق، تحلیل کیفی متن است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. پیشنهاد این تحقیق برای تسریع در تحقق دولت اسلامی، دستیابی به «فلسفه ی حرکت اسلامی» جهت تبیین عقلانی فرآیند تبدیل نهضت به نهاد است.