نویسندگان: داریوش اکبرزاده

کلید واژه ها: تخت جمشید آپادانا هند چوب بامبو

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۴۱-۱۳۳
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۸۲

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

بی گمان تخت جمشید یکی از مهم ترین محوطه های باستان شناسی جهان است. از سده پیش تاکنون، کارهای علمی فراوانی درباره این محوطه به چاپ رسیده است. با وجود این، مقاله حاضر به موضوعی کوچک و نو، آن هم درباره ابزار روی شانه های یکی از هندیان از گروه فرستادگان هند در کاخ آپادانا داریوش بزرگ می پردازد. این تصویر برروی پلکان شرقی (نیز پلکان شمالی با آسیب دیدگی) به خوبی دیده می شود. نگارنده برخلاف تمام پژوهش های پیشین که این ابزار را «ترازو» نامیده اند، باور دارد که این ابزار صرفاً یک «چوب بامبوی هندی» است. واقعیت این است که در موضوع عنوان این مقاله، نمی توان به پژوهشی نقادی در یک صد سال گذشته تاکنون ارجاعی داد. دانشی پیشینیان چون «شاپورشهبازی (ایران)» به پیروی از «اشمیت»، ابزار موجود برروی شانه آن هندی در نقش خراج گزاران را «ترازو» تصور کرده اند. افزون تر، مهم ترین پرسش این است که، آیا ابزار موجود بر روی شانه هندی نگاریده شده در تخت جمشید، به شکل ترازوهای شناخته شده جهان باستان همانند است؟ آیا دو سر انتهایی چوب (روی شانه) در اتصال به سبدهای آویزان (دو سوی)، نیازمند نوعی چفت و بست نیست؟ با وجود این، «بامبو» یکی از پرکاربردترین ابزارها در جابه جایی وسایل و اسباب شخصی در زندگی روزمره هندیان بوده است و افزون بر آن، این چوب در آئین های هندوییسم چون حمل «آب مقدس گنگ» نیز جایگاهی خاص دارد. از این روی و در این مقاله، نگارنده با توجه به جایگاه خاص چوب منعطف بامبو در پیشینه فرهنگی هند از کاربردهای روزانه تا باورهای دینی، دیدگاه ترازو بودن این ابزار را به چالش می کشد. برای این بررسی، با دریافت عکسی از مدیریت مجموعه تخت جمشید از یک سو، بررسی کارهای ارزشمند پیشین ازسوی دیگر، با تمرکز بر رسوم کهن سال و منابع نوشتاری هندی تلاش شده است تا نتیجه گیری روشنی، پیشِ روی خوانندگان قرار گیرد.

تبلیغات