آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

میخاییل باختین در تبارشناسی نثر رمانگرا، که بستر چندصدایی، مقابله با ایده آلیسم و تک سویگی فرهنگ هر جامعه است، به پدیده و مفهوم «کارناوال» می رسد. به زعم او رمان همچون کارناوال های اعصار گذشته، میدان همایندی صداهای فرادست و فرودست، ظهور همه گونه های طردشده از آدمیان و زبان و ایده ها، و تجلی دموکراسی و آزادی از انقیاد سلسله مراتب های برساخته است. او  با طرح مسأله کارناوال گرایی ظرفیت ضداقتدار و کنش انتقادی رمان را در ایجاد شبکه ای از مقولات چندصدایی، رئالیسم گروتسک، زبان کوچه وبازار، بیگانه بودگی و تاج گذاری و خلع ید می داند. شهرام رحیمیان در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد ، با طرح سوژه نامتعین و کرونوتوپ آستانه ای و پیرنگ تقابلی، جهانی کارناوالی خلق کرده که بسیاری از گفتمان های غالب و هنجارهای برساخته را به چالش می کشد. در این مقاله، ضمن معرفی اجمالی «کارناوال گرایی» باختین، به بازخوانی رمان یادشده از این منظر پرداخته ایم. نتایج به دست آمده از پژوهش به نگاه انتقادی اثر، به غلبه گفتمان تک سویه «تعهد» در تاریخ معاصر ایران، ایجاد خودآگاهی در خواننده نسبت به امکان سوژگی و توانایی اش در فراروی از مرزهای سلطه، و برهم کنش فضای سیاسی جامعه و تفکر انتقادی گواهی می دهند.

تبلیغات