اهتمام به مسئله ارتباط، موضوعی است که همواره به عنوان اصلی مهّم در تعاملات بشری به شمار می رود و به دو بخش کلامی و غیرکلامی تقسیم می شود. ارتباط غیرکلامی که محور بحث این مقاله است، یکی از شیوه های تعامل با دیگران است که در پی آن افراد اطلاعات، افکار و احساس های خود را از طریق رفتار یا حرکات بدن به دیگران انتقال می-دهند. هرچند شیوه های متعددی برای برقرای و شناخت ارتباط غیرکلامی در حوزه روانشناسی و ارتباط های انسانی مطرح شده است؛ امّا جامع ترین و در عین حال، مطمئن ترین راه برای کسب اطلاعات در این زمینه رجوع به قرآن کریم می باشد چرا که قرآن کریم آیات فراوانی را به مسئله ارتباط و شناخت احوال افراد اختصاص داده است. اهمّیت این بحث از منظر قرآن کریم از آن روست که ارتباط سالم و مؤثر با دیگران در هدف اصلی قرآن یعنی هدایت و سعادت بشر نقش بسزایی را ایفا می نماید. از این رو این پژوهش با روش کتابخانه ای، توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا قرآن کریم به مسئله ارتباطات غیرکلامی توجّه نموده است؟ به عبارت دیگر چه مؤلفه هایی را برای شناخت حالات افراد درارتباط غیرکلامی معرفی کرده است؟ بر این اساس با توجّه به اهمیّت نقش ارتباط غیر کلامی در تعاملات و شناخت افراد، قرآن کریم طی آیات متعددی به این پرسش ها پاسخ داده و در این زمینه نکات مؤثری را در ارتباط غیرکلامی مانند چهره و سیما، حرکات و حالات بدن، تُن و لحن صدا به جهت شناخت روحیه و حالات افراد برای ایجاد یک رابطه تأثیرگذار و کارآمد ارائه نموده است.