آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

درباره ی انسان، نگاه های متفاوتی وجود دارد. از این رو، با تفاوت نگاه ها به انسان، علوم انسانی مترتب بر آن نیز تفاوت خواهد یافت. در سازمان ها نیز انسان به عنوان سرمایه اصلی مورد توجه نظریه پردازان دانش مدیریت قرار گرفته است و برای رسیدن سازمان ها به اهداف خویش، عواملی چون روحیات شخصی، محیط کار و روابط تعیین شده بین اجزاء و به ویژه «انگیزش» دارای اهمیت خاصی است. بنابراین، بررسی نظریه انسان سازمانی مک گریگور با روش الگوی حِکمی- اجتهادی موضوع این مقاله است. پس آموزه های مدیریتی و نیز برداشت های تفسیری از آموزه های اسلامی به ویژه قرآن کریم پشتیبان نظری مباحث مطرح شده در این نوشتار است. بررسی نظریه انسان سازمانی مک گریگور با روش الگوی حِکمی- اجتهادی با تأکید بر قرآن میسر است. بررسی این فرضیه منوط به کارگیری روش الگوی حِکمی- اجتهادی است. بدین منظور که بررسی نظریه انسان سازمانی مک گریگور با مدل یاد شده به تصویر کشیده شود. موضوع علوم اجتماعی به ویژه دانش مدیریت «انسان» است. در این میان یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان و در نتیجه بر نظریه های تولید شده در علوم انسانی «مبانی» است. از این رو، به  نظر می رسد برای ورود به نقد دقیق و محققانه نظریه های دانش غرب در حوزه علوم انسانی(دانش مدیریت) و نیز تحول و تولید نظریه های دینی از منظر مبانی اسلامی، یکی از الگوهای مهم، الگوی حِکمی- اجتهادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با کشف مبانی نظریه انسان سازمانی مک گریگور و نیز مبانی انسان شناسی اسلامی با روش الگوی حِکمی- اجتهادی و در آخر با جایگزین کردن مبانی اسلامی به جای مبانی غربی در موضوع نظریه انسان سازمانی، به کاستی های نظریه انسان سازمانی مک گریگور دست یازیده و مبانی متفاوت از آن تبیین شده است.

تبلیغات