آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

یکی از اهداف اساسی آموزش های دینی، انتقال معارف دین، رشددادن و دیندارکردن دانش آموزان است. در تحقق این اهداف، متون درسی و آموزه های مندرج در آن جایگاه ویژه ای دارند. بررسی نحوه ی صورت بندی گزاره های دینی در متون درسی می تواند معیاری برای ارزیابی نمودهای دینداری در این متون باشد. از آنجایی که سنجش دینداری از دغدغه های اصلی پژوهشگران حوزه ی دینی است، لذا مقاله ی پیش رو می کوشد از طریق انجام مطالعه ی موردی در کتب درس شرعیات دوره ی پهلوی اول و دهه ی نخست پهلوی دوم، جایگاه ابعاد دینداری را در این آثار بررسی کند. مبانی نظری این مقاله براساس دیدگاه های گلاک و استارک در مورد ابعاد دینداری قرار گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از غلبه ی بُعد مناسکی دین در کتاب شرعیات پایه های دوم تا ششم در خلال سال های 1306 1310ش و تلفیق بُعد فکری و پیامدی در 1317ش است. اما در کتاب تعلیمات دینی پایه ی دوم در 1328ش به سبب اتکای مباحث این کتاب به براهین عقلی، بُعد تجربی و اعتقادی دینداری، جلوه ای بارز دارد.

تبلیغات