آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

به سبب حضور مستمرِ نگرش عرفانی در ضمیر فردی و اجتماعی ایرانیان، در جریان شناسی رویدادهای فرهنگی ایران، باید همواره ماهیت و کارکردهای مکتب تصوف تحلیل شود. شرق شناسان در بررسی و تحلیل تصوف ایرانی اسلامی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و متدولوژی های تحقیقی متنوّعی بهره برده اند. تصوف پژوهی، از منظر اجتماع و توده ها، بخش مهمی از تحقیقات شرق شناسان را در بر می گیرد. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، در پی واکاویِ رویکردِ جامعه شناختی در پژوهش های عرفانی مستشرقان است؛ به گونه ای که کوشیده است از رهگذر این کاوش انتقادی، چگونگی تلائم و تباین تصوف و اجتماع در تحقیقات آنان آشکار شود. نظام شیخوخیت، آزادی مذاهب و چیستی و چگونگی سماع، در خانقاه پژوهیِ شرق شناسان برجسته است. با غوررسی در تحقیقات آنان، «پیوند تصوف و فتوّت» آشکار می گردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که غالب شرق شناسان، تصوفِ توده گرایِ خانقاهی و گرایش عامه مردم به تصوف را به سبب برابری اجتماعیِ طبقات ارج می نهند و از دیگرسو، گرایش مشایخ را به قدرت نقد کرده اند. در نگاه آنان، هرچند بن مایه های فتوّت صوفیانه، اساس محبوبیت اجتماعی تصوف را شکل داده است؛ مع ذلک، نخبه سالاری عرفان در دوره ی نخستین تصوف، به سبب دوری از طریقت زدگی، نتایج مؤثّرتری داشته است.

تبلیغات