گرجستان سرزمینی مسیحی نشین بوده که در دوران صفویه مورد توجه ویژه شاهان این سلسله قرار داشته است. بیشترین حملات صفویان به گرجستان در زمان شاه طهماسب رخ داده که این حملات برای نیل به دو هدفِ انجام جهاد در راه خدا و کسب غنایم صورت گرفته است. نوع و چگونگی بازتاب این حملات در تاریخنگاری صفوی موضوعی است که این پژوهش درصدد پرداختن بدان می باشد. پیش فرض پژوهش بر این نکته استوار می باشد که به سبب ماهیت مذهبی حکومت صفویان و به طورکلی جهان-بینی مذهبی حاکم بر آن دوره، تاریخ نگاری در آن دوره نیز تابع شرایط بوده و حملات شاه طهماسب به گرجستان به گونه ای مذهبی روایت شده است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر شیوه گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، به انجام رسیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مورخان صفوی در روایت حملات شاه طهماسب به گرجستان دو شیوه را دنبال نموده اند: اول؛ بزرگ جلوه دادن موفقیت های شاه طهماسب که روی آوردن به استفاده از تعابیر حماسی در روایت حملات طهماسب به گرجستان، در همین راستا بوده است. دوم؛ توجیه قتل و غارت های روی داده در این حملات، با بهره گیری از استدلال هایی چون: -مشرک و کافر معرفی نمودن گرجیان که طبیعتاً در چنین حالتی، کشتار و غارت آنان نیز مشروع بوده –دفاع شاهِ صفوی از مرزهای اسلام و ترویج اسلام که وظیفه هر حاکم مسلمانی بوده –تقدیرگرایی به این معنا که چنین سرنوشتی برای گرجیان از ازل ثبت شده و از آن راه گریزی نبوده است.