محمد ماغوط شاعر معاصر سوری یکی از پیشگامان شعر سپید در ادبیات عرب به شمار می رود. او در بسیاری از دیوان های شعری خود از تناقض و تضاد به عنوان یک ویژگی سبک شناختی و دینامیکی بهره جسته، و باعث شده است که شعرش از یکنواختی و جمود خارج شود، و پویایی قابل توجهی به دست آورد. زیرا با واژگان و صور شعری غیرمنتظره، حسّاسیت خواننده را برانگیخته، و او را هرلحظه شگفت زده می کند. این تقابل ها یکی از مهم ترین شگردهای فنّی در شعر محمد ماغوط محسوب می شود. او در جمع دوگانه ها تبحر خاصی داشته، و آن را به شکل هنرمندانه ای در خدمت مضامین شعری خود درآورده است. وجود این پدیده در شعر او را باید در شخصیت متناقضش جستجو کرد، که خود نیز بدان اقرار نموده است: «من این چنین هستم..این سرشت من است و نمی توانم آن را تغییر دهم». کاربست تقابل های دوگانه ی مفهومی در شعر ماغوط بازتاب تجربه ای است که شاعر آن را زیسته، و توانسته است ماهیت خود و جهان هستی را با همه تناقض هایش به تصویر کشد، لذا به جهت تبلور تقابل های دوگانه مفهومی در شعر ماغوط که متأثر از شخصیت متناقض او است، پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی توصیفی به دنبال بررسی این مقوله در سه دفتر شعری (غم در مهتاب، اتاقی با میلیون ها دیوار، و شادی حرفه من نیست) است. مهم ترین یافته تحقیق این است که تقابل های دوگانه های مفهومی در شعر ماغوط برای بیان دیدگاه های فکری، سیاسی و ایدئولوژیکی او به کار گرفته است، و شاعر با جمع تقابل ها و استفاده از این شگرد، فضای شعر خود را از منظر مفهومی و زیباشناختی برای خواننده قابل تأمّل کرده است. با توجه به بسامد بالای متناقض نماها می توان این شگرد را از ویژگی های سبکی شعر او نیز برشمرد که در شعر کمتر شاعر معاصری می توان آن را یافت.