هر ساختار روایی متشکل از کنش هایی است. این کنش ها، پیوند با ارزش هایی را در دستور کار خود قرار می دهند. حال، در رساله الطیرهای فارسی و عربی، کنش ها چطور می توانند مولّد ارزش ها باشند؛ به نظر می رسد در رساله الطیرها، ارزش های متفاوت تحت تأثیر کنش ها، خلق و با ساختار رواییِ این آثار منطبق شده اند. بررسی هایی که با روش توصیفی _ تحلیلی، ابزار کتابخانه ای، و رویکرد ساختارگرایی (نظریه نمودِ نحویِ تودوروف) و نشانه - معناشناسی (نظام ارزش) انجام گرفت حاکی است کنشگران قبل از ورود به موقعیت نامتعادل، به عقد قرارداد می پردازند؛ سپس وارد توانش1 و کسب ارزش های مجازی می شوند. در مرحله بعد، کنش صورت می گیرد. بعد از کنش، وارد توانش2 و کسب ارزش های پتانسیل می شوند؛ سپس وارد مکانی می شوند که هم تنش عاطفی به همراه دارد و هم می تواند نیروی ایجادکننده موقعیتِ متعادلِ تازه و باعث دستیابی به ارزش اتیک شود. در مرحله بعد، کنشگران واردِ موقعیتِ متعادلِ تازه و کسبِ ارزشِ اتیک می شوند. در نهایت، وصال طیران به ابژه یا انفصال از آن بدین گونه است: اتصال به ابژه، نابودی و انفصال همیشگی از ابژه، اتصال مشروط به ابژه، اتصال/ انفصال نامشخص، تبدیل سوژه ها به ابژه. بر این اساس، دستورپایه رساله الطیرها عبارتند از: سفر - مناظره/ موعظه/ إنذار - خبرجستن و واصل شدن.