عرفان و اخلاق گاه چنان به یکدیگر نزدیکند که گمان می رود یک عارف، اخلاقی بزرگی است و همین طور یک اخلاقی، عارفی است که تمام مراحل سیر و سلوک را طی کرده است. اما اخلاق و عرفان به رغم همه قرابت هایشان گاه چنان دچار افتراق می شوند که به نظر می رسد راهشان جداست. با این اوصاف اخلاق، عرفان اشراق و بصیرت حقوقی در حقوق و عرفان اسلامی به عنوان مسألهای قابل بررسی مطرح میگردد. به موجب این مقاله که با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف بررسی اخلاق، عرفان اشراق و بصیرت حقوقی در حقوق و عرفان اسلامی انجام گرفته، میتوان گفت؛ از نگاه عرفان اشراق، انسان باید ضمن داشتن استعداد کسب کمالات گوناگون تا بالاترین آن را به تدریج و با تمرین نظری و عملی، افزایش معلومات و اتصال به عقل فعال و عقل الهی و زدودن نفس از زشتی ها و منور گرداندن آن به زیبایی ها و در نهایت تهی کردن درون از هرچه غیر الهی است، حاصل کند. اخلاق و حقوق شرط انسانیت، فقه شرط دیانت و عرفان شرط کمال و تعالی است.