آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

علامه طباطبایی، حمل را به یک اتحاد وجودی میان موضوع و محمول تعریف می کند. سپس در تقسیم حمل، حمل را به حمل اولی ذاتی، حمل شایع صناعی و حمل حقیقت و رقیقت تقسیم کرده است. در حمل اولی یک «ذات بر خودش» حمل میگردد، در حمل شایع یک «عرض بر معروض» حمل میگردد و در حمل حقیقت و رقیقت یک «معلول بر علت خود» حمل می شود. با تاملی در مبحث ویژگی ها در متافیزیک تحلیلی و ارتباط آن با مبانی فلسفی علامه طباطبایی، یک تعارض جدی(P3)میان متافیزیکِ حمل شایع و متافزیکِ حمل حقیقت و رقیقت مستقر می گردد. با ارائه راهحلی( S1) مبتنی بر عمل کردن حمل شایع در بستر نومینالیزم، تعارض (P3) حل می شود، لکن تعارض دیگری (P4) پدید می آید. در نهایت برای حل تعارض دوم (P4)، با استفاده از راه حل دیگری (S3) باید تعریف حمل تغییر کند. با ضمیمه شدن این دو راه حل به تعریف علامه طباطبایی از حمل، می توان از فروپاشی تقسیم ایشان از حمل جلوگیری کرد. در این مقاله برای حفظ ساختار تقسیم علامه طباطبایی از حمل، تعریف آن را تغییر داده ام. تعریف ایشان از حمل عبارت است از «اتحاد وجودی میان موضوع و محمول به طوری که موضوعْ یک «وجود فی نفسه» و محمولْ یک «وجود فی نفسه لغیره» است». طبق تعریف ایشان اقسام حمل در دو بستر متافیزیکی متفاوت و ناسازگار عمل می-کنند. در نتیجه برای حفظ ساختار تقسیم ایشان باید قید «فی نفسه» از وجود محمول در تعریف حمل حذف گردد، تا تمام اقسام حمل در بستر متافیزیکی واحدی (نومینالیزم) عمل کنند.

تبلیغات