نواحی شهری مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشوری هستند و خود را به عنوان جذاب ترین نقاط برای ایجاد ثروت، کار، خلاقیت و نوآوری اثبات کرده اند؛ اما درعین حال، این نواحی با چالش های مهمی نیز در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و حاشیه نشینی روبرو هستند که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت کاهش می دهند. بااین وجود سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی بر قابلیت شهرها برای بهبود کیفیت زندگی انسان ها تأکید دارند. این امر سبب شده است که مقایسه کیفیت زندگی شهری در شهرها به منظور بررسی عدالت شهری اهمیت دوچندانی پیدا کند که در تحقیقات گذشته کمتر به آن توجه شده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی سعی بر آن داشته است که چگونگی اثرگذاری عوامل خدماتی و زیرساختی شهری که به عنوان کیفیت زندگی عینی شناخته می شوند بر کیفیت زندگی ذهنی شهروندان را موردبررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، شاخص های مسکن، تأسیسات و تجهیزات شهری، حمل ونقل شهری، اقتصادی، آموزش، تفریحات، سلامت و بهداشت، ایمنی و امنیت به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق و شاخص کیفیت زندگی ذهنی (رضایتمندی) به عنوان متغیر وابسته تحقیق در قالب مدل مفهومی تحقیق انتخاب شدند. سپس بر مبنای این شاخص ها پرسشنامه ای 72 سؤالی تبیین و طراحی شد در محلات رینگ مرکزی همدان توزیع شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و روش آماری رگرسیون خطی چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با توجه به مرکزیت و هسته تجاری بودن رینگ مرکزی در شهر همدان، اثرگذاری عامل اقتصاد و اشتغال بر کیفیت زندگی ذهنی شهروندان به طور معناداری از دیگر عوامل استخراج شده تحقیق بیشتر و قابل توجه تر است.