آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

  تودورف با نظریه نحو روایتی خود که جنبه ای از جوانب سه گانه معنایی و کلامی و نحوی بود، سازوکار نو و مستقلی برای هر اثر ادبی خصوصاً در زمینه داستان تعریف نمود و آن را در دو بخش اسطوره ای و ایدئولوژیک قرارداد. این الگو می توان بسیاری از تعارضات و اندیشه های نادرست حاکم بر جوامع بشر را کشف نموده و راه حل مناسبی برای آن ها ارائه داد. این مقاله سعی دارد تا بر اساس نظریه تودورف، به بررسی ساختارهای روایتی داستان کوتاه و ایدئولوژیک ( کرامه زوجتی ) عبدالقدوس بپردازد و ضمن نشان دادن توانایی این نظریه در بررسی ساخت های عمقی داستان در کنار ساخت های سطحی آن، به این پرسش پاسخ دهد که ایدئولوژی حاکم بر این داستان چیست و از چه طریقی به مخاطب انتقال یافته است؟ پس از بررسی لایه های روساختی و معنایی مشخص شد ایدئولوژی حاکم بر داستان معطوف به قربانی شدن زنان در روابطی است که مردان خیانت می کنند که عبدالقدوس آن را با افعال، اسماء و صفات به نمایش می گذارد. و با استفاده از کنش ها و شخصیت ها، تصویری عینی به مخاطب ارائه می دهد.

تبلیغات