این تحقیق سه نوع تفکر کلامی که در روش تدریس ادراکی جامع رایج است را مورد بررسی و مقایسه قرار داد تا تاثیر این سه شیوه به زبان آوری فکر را در فراگیری وجه مجهول در بین فراگیران زبان دوم مشخص کند. بنابراین چهار کلاس پایه دوازدهم از یک دبیرستان انتخاب شدند و به بطور تصادفی به سه گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شدند و به تمام دانش آموزان وجه مجهول آموزش داده شد. در واقع به هر کدام از سه گروه آزمایش به یکی از شیو ه های رایج آموزش ادراکی سیستمی: الف) تفکر کلامی درونی، ب) تفکر کلامی بیرونی، ج) تفکرکلامی درونی و بیرونی آموزش داده شد وبه گروه گواه به روش معمول استقرایی آموزش داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر سه شیوه ادراکی سیستمی در یادگیری وجه مجهول توسط فراگیران موثربود. البته شایان ذکر است که از سه روش فوق دو روش تفکر کلام بیرونی و روش تفکر کلامی بیرونی و درونی از روش تفکر درونی موثرتر بودند. در حقیقت علت این برتری را می توان در ماهیت منحصر به فرد روش تفکربیرونی جست که همزمان به دو شکل باعث توسعه ذهنی می شود. شکل اول توسعه ذهنی از طریق مفاهیم می باشد که از ویژگی بارز آموزش ادراکی سیستمی است و شکل دوم حالت توسعه ذهنی از طریق تعامل می باشد که از ویژگی های بارز ارزیابی پویا است. به عبارتی دیگردر روش تفکر بیرونی بستری فراهم می شود تا دو مدل آموزش ادراکی سیستمی و ارزیابی پویا نمایان شوند.