آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

در این مقاله در نظر است تا با تکیه به برخورد نظری دو چهارچوب نظری فمنیسم و اگزیستانسیالیسم در عرصه فلسفه سیاسی، وجوهی را که در گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن در اروپای غربی در باب خوانشی جدید از جایگاه زن در کتاب مقدس مسیحیت، با تأکید بر تورات ( عهد عتیق ) و اناجیل چهارگانه ( عهد جدید ) مطرح شده است، بررسی شود و فرآیند اسطوره زدایی و افسون زدایی که از ویژگی های عصر روشنگری است، از امر زنانه در غرب نوین واکاوی شود. در این حوزه، ابتدا دیدگاه فمنیستی کسانی چون سیمون دوبوار بررسی شده است و سپس به دیدگاه پدیدارشناختی شلایر ماخر و همچنین دیدگاه اگزیستانسیال و لیبرال بولتمان پرداخته شده است. در یک دیدگاه نهایی، می توان فهمید که جریان فمنیستی همسو با جریان روشنگری به افسون زدایی از مفهوم سنتی زن پرداخته است؛ و این افسون زداییِ مفهومی در رابطه ی معناداری با تجدیدنظرهای فیلسوفان و الاهیات دانان لیبرال و اگزیستانسیال در الهیات مسیحی قرار دارد.

تبلیغات