بیان مسئله: با بعثت پیامبر(ص) اسلام، به عنوان شریعتی مبتنی بر وحی، منشاء هویت، قواعد و هنجارهای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان قرار گرفته است. در بعد سیاسی خلافت اسلامی، به مدت چندین دهه شکل رایج سازمان یافتگی سیاسی مسلمانان بوده است. هدف: با توسعه و گسترش نظام وستفالیایی غرب در قرن شانزدهم م، دولت مدرن به عنوان شکل هویت بخش سازمان سیاسی محسوب شد و سایر نظام های سیاسی در مواجهه با آن یا دستخوش دگرگونی های عمده ای شدند، یا به طور کلی از بین رفتند. دولت های سزمین های اسلامی که خود برخوردار از یک تمدن غنی اسلامی در جوامع خود بودند، با چالش های عمیقی مواجه شدند. از این رو، سوالی اصلی این است که گسترش دولت ملی مدرن برآمده از نظام وستفالیایی چه چالش های را فراروری تمدن اسلامی به ویژه در جوامع عربی قرار داده است؟ فرضیه موقتی مطرح شده این است که شکست ایده های سکولاریستی و ناسیونالیستی بر مبنای نظام وستفالیایی غربی در دنیای عربی، به تدریج منجر به ایجاد یک چالش هویتی در جهان اسلام عربی شده است. یافته های پژوهش: نشان می دهد که این چالش های هویتی یا نهادی بر مبنای دیدگاه سازه انگارانی چون ونت و اونف، منجر به باز تعریف هویت دولت های اقتداگرا و محافظه کار عربی بر مبنای فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی و نوع تعاملاتشان با جوامع اسلامی و غربی شده است. روش تحقیق: در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده های آن مبتنی بر روش کتابخانه ای است.