شعر بستری مناسب برای بیان ذهنیات، تجسم احساسات و تجلّی اندیشه ها، نگرش ها و آرمان هاست و سبک شناسی نیز ابزاری مناسب برای شناسایی هویّت انسانی، علمی، ادبی و ایدئولوژیک شاعر و نفوذ به دنیای درون اوست. سبک شناسی جدید علاوه بر مباحث سبک شناسی سنّتی، به محتوا، تأثیرگذاری افکار، اندیشه ها، ایدئولوژی، مخاطبان و حتی فضای خلق اثر توجه دارد و به بررسی این موارد در لایه های زبانی، ادبی و اندیشگانی می پردازد تا بتواند تصویر دقیق تری از شاعر ارائه دهد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی موضوعات محوری قصیده «عبدالله الإرهابی» و تقابل اندیشه و اعتقاد شاعر با اندیشه حکّام و سران عربی و نمود آن در لایه های مختلف زبانی، ادبی و اندیشگانی و همچنین چگونگی رویکرد شاعر با مسائل سیاسی-اجتماعی به روش توصیفی–تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاعر ضمن اعتقاد به مفاهیم بلند اسلامی و دینی چون شهادت، پایداری، قصاص، حمایت از مظلوم و... و با رویکرد واقع گرایانه و عینی به مسائل جامعه، به مقابله با ظلم و ستم طبقه حاکم و اهداف سازش کارانه آنان با دشمنان بیگانه پرداخته و بر قیام مسلحانه به عنوان تنها راه حل کارآمد در مقابله با اندیشه و اهداف آنان تأکید می ورزد؛ به گونه ای که این تقابل اندیشه را می توان در سطوح مختلف زبانی قصیده به ویژه در سطح واژگان با بسامد واژگان حسی و رمزگان انقلابی و در سطح ادبی در تشبیهات حسی و ملموس شاعر و تضاد معانی دنبال نمود که سبکی صریح، حسی، هیجانی و واقع گرایانه به این قصیده شاعر بخشیده است.