آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

هر گفتمان­ قدرتی اقدام به نظم­دهی و سامان­بخشی فضا می­کند. گفتمان­های مقاومت نیز در مبارزه خویش نظم فضاییِ قدرت را به چالش کشیده و برای تصاحب­اش تلاش می­کنند. بدین­ترتیب فضا به عنوان ابزارِ مبارزه می­تواند به خدمت این یا آن گروه اجتماعی درآید. در فضاهایی که قدرت و مقاومت در مبارزه­اند، خشونت عرصه­ای برای جولان می­یابد و با فضا هم­بسته می­شود. مقاله­ی حاضر تلاش دارد با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با الهام از مباحث فوکو، به پژوهش درباب خشونت-فضا در قرون پنجم/ششم هجری و مبارزه­ی گفتمان­های رقیب بر سر فضا بپردازد. نتیجه پایانی اینکه گفتمان قدرت با شبکه­بندی فضاها و به کارگرفتن نیروی نظامی-خدماتی­اش تلاش داشت حضورش را همیشگی جلوه داده و با برپاکردن دگرفضاهای «انحراف» و «بحران» و دست­زدن به خشونت­های نمادین و نمایشی خویشتن­اش را استمرار بخشد. نیروهای طرد­شده و گروه­های شورشی مانند گدایان، بزه­کاران، دزدان، مفسدان، ایلات چادرنشین و جریان­های دگراندیش مذهبی مانند اسماعیلیان نیز تلاش می­کردند با اسکان، قتل، ترور، غارت و گاهی جنگ فضاها را تصاحب نمایند. اگرچه هر دو دسته نتوانستند یکدیگر را از میان بردارند، اما نقشی مهم در تضعیف یکدیگر بازی کرده و زمینه را برای بحرانهای بیشتر فراهم کردند.

تبلیغات