آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲

چکیده

این پرسش که چه عللی موجب شد تمدن اسلامی رو به ضعف برود، همواره موردبحث متفکران بوده است. امام موسی صدر به عنوان متفکری که به طورجدی دغدغه تمدنی دارد و در تلاش برای احیا و بازسازی تمدن اسلامی است به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این زمینه اظهارنظر کرده است. برای پی جویی این مسئله، شاید بتوان به طورکلی از دو عامل درونی و بیرونی نام برد اما به نظر می رسد صدر عمده نقش و دلایل را به عوامل درونی در تغییر و تبدیل جامعه اسلامی و انحراف جامعه اسلامی ارجاع می دهد و بر این نظر است که هرگاه جامعه اسلامی بروز و ظهور یابد می توان امیدوار بود که تمدن اسلامی هم احیا شود. تحول درونی افراد و تحقق جامعه اسلامی شرط احیا و تحقق تمدن اسلامی است. ازاین رو عناصر درونی متنوعی شامل سیاسی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی در این زمینه دخیل بوده است که باید مورد بازنگری قرار گیرد. صدر از میان دلایل مختلف از عدم احساس مسؤولیت اجتماعی در قالب تنبلی و سستی، تعطیلی کار زنان که نیمی از جمعیت فعال جامعه هستند، فقدان صداقت و انفکاک میان سخن و وعده و عمل، تبدیل خلافت به سلطنت به عنوان یک مسئله تاریخی، نظام ساختاری فرقه ای و به طورکلی انحراف جامعه اسلامی گفتگو می کند. افزون بر این ها، صدر، به منظور تحقق جامعه اسلامی به عنوان نقطه قابل اتکا برای تعظیم تمدن اسلامی، نقش آگاهی بخشی و فهم و اطلاع صحیح از آموزه های دینی را مؤثرترین راه در این زمینه می داند و به ارائه معیار انسانیت برای بررسی و مقایسه تمدن اسلامی و تمدن غربی اشارات مفیدی دارد. بحث حاضر ناظر به شرایط امروز جهان اسلام و به منظور زمینه سازی جهت تحقق تمدن نوین اسلامی به تبیین مسئله ضعف تمدنی و عقب ماندگی جوامع مسلمان در اندیشه و آرای امام موسی صدر می پردازد.

تبلیغات