آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

حکومت داری نادرشاه سراسر با وقوع شورش های اجتماعی توأم بود. عوامل گوناگونی، ازجمله فقدان مشروعیت سیاسی و شیوه ی حکومت داری، در ایجاد احساس محرومیت نسبی و در نتیجه بروز این شورش ها، نقش اساسی داشتند. مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری داده ها از طریق کتابخانه ای، با امعان نظر به نظریه ی محرومیت نسبی، در پی پاسخ به چرایی وقوع این شورش ها و نیز این سؤالات بوده است: شورش های متقارن چه اثرهایی در رفتار و کشورداری نادرشاه داشت؟ و آیا این شورش ها با احساس محرومیت نسبی عمومی مرتبط بود؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که وقوع شورش های متقارن، به دنبال تمرّد بزرگان کشوری، و نقطه ی عطفی در تغییر حُسن سلوک نادرشاه با مردم کشور بود و با تمسک اَشراف و سران به نافرمانی، احساس محرومیت نسبیِ نزولیِ درونی شده ی مردم، مفرّی برای ظهور به شکل آشوب پیدا کرد.

تبلیغات