وصیت نامه ای که از فخر الدین رازی باقی مانده است از گذشته های دور مورد بحث و تفسیر بوده است؛ در وصیت نامه روش قرآنی برتر از کلام فلسفه قرار داده شده است و همین سبب شده است که عالمانی مانند ابن عماد حنبلی و نویسندگان معاصری مانند فتح الله خلیف تصور کنند که این بیان، نشانه توبه متکلم از بحث استدلالی است. همچنین، جمله ای از قول ابن صلاح که فخر از کلام ابراز ندامت کرد، سبب تقویت این دیدگاه شده است. در این نوشته با بررسی این تفاسیر نشان خواهیم داد که با توجه به کلیت وصیت نامه و آنچه که در آن آمده است معنای سخن رازی حاکی از توبه و پشیمانی نیست، بلکه بیان موضعی میانه است میان عقل گرایی افراطی و انکار عقل که این دیدگاه میانه روانه را همیشه داشته است و در آثار دیگرش نیز وجود دارد. همچنین نشان داده شده است که آنچه از ابن صلاح درمورد ندامت فخر از پرداختن به کلام روایت شده است از چند جهت مخدوش است، چون هم مستندی ندارد و راویانی که از ابن صلاح روایت کرده اند فاصله ای چند قرنی با او دارند؛ لذا پذیرفتن صحت آن دشوار است. در نهایت نتیجه گرفته می شود که این روایت افسانه ای جعلی است که از جانب عالمان ظاهری مخالف کلام بسط یافته است و با شتابزدگی تفسیرهایی غیرمعتبر به دست داده اند.