چکیده

این مقاله بررسی انتقادی شبه پارادایم نفرین منابع است، یعنی این ایده که وفور مواد معدنی و سوختی نتایج منفی بر توسعه کشورهای کم ترتوسعه یافته دارد. به طور خاص، نظریه نفرین منابع به این ایده می پردازد که وفور مواد معدنی و سوختی باعث به وجودآمدن شکل هایی از مداخلات دولتی می شود که جلوی رشد را می گیرند، رانت خواری را عمیقاً تشدید می کند و باعث گسترش فساد می شود، که از منظر سیاست گذاری توسعه این ها، همگی، اثرات و نتایج منفی و متعاقب آن موانعی برای توسعه و رشد در کشور به وجود می آورد. اما شواهد تاریخی و سیر پژوهش ها و مطالعات اخیر نشان می دهد عوامل دیگری نیز در توسعه نیافتگی کشورهای دارای منابع طبیعی دخیل اند که آثار پایدارتری بر روند توسعه یافتگی کشورها در سطوح تصمیم سازی و سیاست گذاری دارند. شواهدی چون تمرکز دولتی، فساد فراگیر سیستمی، میزان ظرفیت سیاست گذاری دولت و درمجموع اثرات آستانه ای (ظرفیت مالی دولت، ساختار مالکیت، و قابلیت دولت در توسعه استراتژی های دوگانه رشد) توانایی این را دارند که فرایند توسعه یک کشور را با آثار منفی خود به ورطه انحراف بکشانند و درنهایت از رشد آن جلوگیری کنند. این مقاله به بیماری هلندی، دولت رانت خوار، و نسخه رانت خواری نفرین منابع می پردازد و به این نتیجه می رسد که مفاهیم یادشده ازلحاظ نظریه و شواهد با کم بودهای بسیاری روبه رو هستند. هم چنین، عوامل مؤثر بر تعیین آستانه رفاه را در کشورهای درحال توسعه هم شناسایی می کند. پایین این آستانه ریسک نفرین منابع خیلی بالا می رود.

تبلیغات