در این مقاله به تبیین فلسفی سنت الهی امتحان بر اساس مبانی هستی شناختی خواهیم پرداخت. معرفت به این قانون به لحاظ وجودی و هستی شناختی باعث میشود شیوه و نگاه بشر و انتظارات وی از ذات باری تعالی در اجرای این قوانین که در واقع موهبات الهی است، تصحیح و تعدیل گردد. در این مقاله به دنبال تبیین مباحث مطرح در سنت امتحان از جمله حقیقت، ضرورت و ابزار امتحان و نقش تکاملی آن در حیات انسان بر اساس مبانی هستی شناختی از جمله اصالت و تشکیک وجود و علیت و حرکت جوهری هستیم. بر این اساس روشن است دامنه بحث در فلسفه صدرایی است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیه ای نگاشته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش از این قرار است: 1- امتحان دارای دو جنبه "زمینه" و "قابل" است و آنچه حقیقتا زمینه ی تکامل را ایجاد می کند حقیقتی است که در "قابل" تحقق می یابد و آن عبارت است از حالت تضاد(تقابل) میان خواسته های مراتب مختلف نفس(قابل) و زمینه انتخاب در آن.2- ناسازگاری در "زمینه" ی امتحان که همان نقص ها و سختی هاست از سنخ تضاد منطقی وجود و عدم نیست؛ چرا که آنچه اصیل است وجود است و این ناسازگاری ها، ناسازگاری بعد از وجود است.3- امتحان به علت بالقوه بودن مراتب بالای نفس انسانی، ضرورت دارد محقق شود تا آن مراتب به فعلیت در آید (حیوانی انسانی الهی ).4- قانون و سنت امتحان همچون بسیاری دیگر از قوانین از قانون کلی علیت تبعیت می کند. 5- امتحان(قابل) براساس حرکت جوهری اختیاری، سبب حرکت نفس و سیر صعودی و یا نزولی انسان می شود.