چکیده

شیوه کاربرد نحویِ برخی از کلمات در قرآن با قواعد رایج علم نحو، همخوانی نداشته و این امر، دستاویزی برای معارضان قرآن از نزول آن تاکنون بوده تا با انتساب خطاهای ادبی در ساختار کتابی که به اعجاز ادبی و کمال فصاحت و بلاغت مشهور است، آن را از وحیانی بودن خارج ساخته و گرایش انسانها به اسلام را کمرنگ سازند. از جمله آنها، کتابی به نام «نقد قرآن» است که  اخیراً منتشر شده و در بخشی از آن، شبهات ناظر به اغلاط قرآنی با ادبیاتی نوین ارائه گردیدهاست. پژوهش حاضر، ضمن دستهبندی و انتخاب برجستهترین شبهات نحوی کتاب مذکور پیرامون مرفوعات شامل: «عدم تناسب فعل با فاعل»، «مرفوع بودن اسم (لکنّ)»، «مرفوع بودن اسم (إنَّ)» و «مذکر بودن خبر اسم مؤنث» و منصوبات شامل «مبتدای منصوب»، «کاربرد استثناء نامعقول»، «استثناء اکثریت از اقلیت» و «جمع آوردن معدود»، آنها را با روش توصیفی تحلیلی، بررسی و مهمترین نقدهای مرتبط را بر اساس دلایل متقن، تبیین مینماید. بر اساس نتیجه پژوهش، آسیبهای نگرشی (غرضورزی و تلاش برای ساختگی نمایاندن قرآن) و روشی (عدم تسلط بر ادبیات عرب، عدم توجّه به قرآن به عنوان منبع قواعد عربی، توجه صرف به ظاهر قرآن و عدم رعایت ضوابط پژوهش) مؤلف/مؤلفان کتاب «نقد قرآن» را دچار لغزش کرده تا برداشتهای اشتباه خود را دستمایهای برای نفی الهی بودن قرآن و برساخته دانستن آن از سوی پیامبرJ سازند.

متن

تبلیغات