آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

در ادبیات اقتصاد فرهنگ، نویسندگان در دسته هنرمندان قرار می گیرند، اما اقتصاددانانِ فرهنگ به رغم وجوه مشترکِ فراوان میانِ مترجمان ادبی و نویسندگان در بازارِ کار، مترجمان را تقریباً نادیده گرفتند. این مقاله قصد دارد با بهره گیری از پژوهش های اقتصاددانانِ فرهنگ درباره ی بازار کار هنرمندان و معدود مطالعاتِ اجتماعی-اقتصادیِ پژوهشگرانِ مطالعاتِ ترجمه، ویژگی هایی را بیابد که درآمد مترجمان ادبی ایران را به بهترین نحو توضیح دهند. هدفِ ضمنیِ این مقاله ایجادِ پیوند میانِ ترجمه پژوهی و اقتصادِ فرهنگ است. ناگفته پیداست پژوهش های بیشتر درباره ی بازارِ کار مترجمان از یک طرف و بازار کارِ هنرمندان از طرفِ دیگر می توانند به فهمِ هم دیگر کمک کنند و نهایتاً هر دو حوزه به غنای بیشتری دست یابند. واکاوی های اولیه ی داده های به دست آمده از مصاحبه با 118 مترجمِ ادبی وجوهِ اشتراکِ برجسته ای میان بازار کارِ آن ها و بازار کار هنرمندان نشان می دهد، از جمله درآمدِ پایین، چندپیشگی، و نقشِ کم رنگِ تحصیلاتِ آکادمیک. نتایجِ تحلیلِ رگرسیون چندگانه روشن کرد که از میانِ تجربه، تحصیلاتِ عالی، فاصله ی شغلی، ساعتِ کاری، جوایزِ دریافتی، عضویت در هیئت داوریِ جوایز و هیئت تحریریه ی مجلات ادبی، تنها متغیری که اثر مستقیم و مثبت بر درآمد مترجم می گذارد تعدادِ جوایزِ دریافتیِ اوست. تحصیلاتِ عالی و ساعاتِ کاری اثر مستقیم و منفی دارند و مترجمانِ ادبیِ مرد و مترجمان ادبیِ تهران نشین به ترتیب از مترجمانِ ادبیِ زن و مترجمانِ ادبیِ ساکنِ شهرهای دیگر درآمدِ بیشتری کسب می کنند.

تبلیغات