آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

مقاله حاضر به بررسی مقوله «دگرشدگی» در بیوتن ، اثر برجسته و پرفروش رضا امیرخانی، می پردازد. نویسنده مقاله با استفاده از رویکرد چندفرهنگی و با بهره گیری از نظریه منتقدانی نظیر ژیژک در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که آیا امیرخانی بازتاباننده گفتمان چندفرهنگی است یا آن را به چالش می کشد؟ بدین منظور دو مفهوم «دیگری» و «دموکراسی» -مفاهیم بنیادی گفتمان چندفرهنگی- مورد بررسی قرار می گیرند. چنین استنباط می شود که اثر امیرخانی «ضدروایتی» است که درهم آمیختگی مرزهای نژادی، مذهبی و فرهنگی، چندگانگی هویتی شخصیت ها را به معنای فروپاشی «کلان روایت » بنیادی گفتمان انسان گرایی لیبرال نمی داند، بلکه آن را اقدامی صرف در راستای حفظ نظام سرمایه سالار برمی شمرد. جهان بیوتن، در حقیقت ، می تواند نمایشی از جامعه «پساسیاسی» به تعبیر ژیژک می باشد که در آن «تبیعد» ویژگی بنیادی پساجهانی شدن و «سرمایه» (به جای «جغرافیا») تعیین کننده مرزهای «خود» ا ز «دیگری» است. در چنین فضایی تاکید بر«دموکراسی» نه تنها عاملی است در راستای پنهان کردن ساختار سلسله مراتبی «غرب»، بلکه راهکاری هوشمندانه برای گریز از شناخت «اقلیت نامرئی» است.

تبلیغات